مطالب علمی در زمینه کودکان -
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



مطالب علمی در زمینه کودکان -






درباره نویسنده
مطالب علمی در زمینه کودکان -
مدیر وبلاگ : محمدحسین مقدسی[36]
نویسندگان وبلاگ :
محمد صالح مقدسی (@)[0]

فاطمه اسدزاده (@)[0]


سلام من الان که این وبلاگ راه می افته دو سال و نیم سن دارم پدر و مادرم برام این وبلاگ و راه انداختن که بتونند حرفهای من و اعتقاداتم و براتون بنویسند ضمن اینکه در کنارش مباحث روانشناسی و تربیتی کودکان رو هم اضافه می کنند البته اون مباحثی رو که جزء تجربیات این دو سه سال اخیره و بعضا توش موفق بودند. اونا می گن که انشاءالله این وبلاگ و سازماندهی و مدیریت می کنند تا وقتی من بزرگ بشم و یاد بگیرم و بتونم خودم راهشون و ادامه بدم در ضمن آدرس وبلاگ به نام کمیل گذاشته شده چونکه یکی از اسامی هستش که پدر و مادرم به اون علاقه زیادی داشتند و حتی می خواستند اسم منو کمیل بذارند پس اینجا اسم مستعار منه و شما هم می تونید منو کمیل صدا کنید ... و همچنین اگه موضوع وبلاگ سرباز کوچک ولایت هستش دلیلش اینه که پدر و مادرم همه سعی و تلاششونو می کنند که من سربازی بشم و تا آخرین قطره خونم در راه ولایت و رهبر و امام زمانم و خاک پاک و مقدسم خدمت کنم تا انشاءالله در این راه به درجه شهادت نائل بیام اینا رو گفتم که اگه دوست داشتید سرباز خوبی برا امام زمان و رهبرتون باشید پس بیاین کمک کنید تا یه لشکر بزرگ از سربازان فدایی رهبر و امام زمانمون بسازیم منتظر نظرات و پیشنهادات و انتقادات قشنگتون می مونم پس چشم انتظارم نگذارید ...
تماس با نویسنده

موضوعات مطالب
مطالب علمی در زمینه کودکان[8] . کودک شیعه[5] . از دنیای کودکان چه خبر؟[5] . کودک پاکیزه و تمیز[3] . اشعار کودکانه[2] . سرگرمی های کودکان[2] . عکس-فیلم-صوت .
آرشیو وبلاگ
1389
16/2/90
بهمن ماه 90


لینک دوستان
.: شهر عشق :.
منطقه آزاد
دکتر علی حاجی ستوده
به یاد تو
عطش عشق
وبلاگ قالب
قالب سازمذهبی

موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
مطالب علمی در زمینه کودکان -

آمار بازدید

کل بازدیدها : 26017

بازدیدهای امروز : 3

بازدیدهای دیروز : 0

 RSS 

   

زندگی برای هیچ کس حتی کودک چند ساله شما همیشه بروفق مراد نیست. کودک باید این را با تمام وجودش تجربه کند. او باید بفهمد که همیشه در زندگی چیزهایی هست که او آنها را دوست ندارد و هرگز آنها را نمی خواسته، اما به هرحال اتفاق افتاده است و کاری هم نمی شود کرد. او باید بداند که غم ها و مشکلات همیشه هستند، اما نباید آنها را خیلی جدی گرفت، فقط باید اصل آن را پذیرفت
 شما باید به گونه ای رفتار کنید که کودک یاد بگیرد که چطور این غم هاو مشکلات زودگذر را فراموش کند و چیز دیگری را جایگزین آن کند. 

هرگز احساسات کودک را نادیده نگیرید و بگذارید او به راحتی احساسش را بیان کند. با کودک همدردی کنید و به او راهی پیشنهاد کنید تا غصه هایش را فراموش و یا موضوع دیگری را جایگزین آن کند.

در این مقاله به برخی از این راه ها اشاره می شود.
روز را با شادی آغاز کنید:
در برنامه های کودک، چیزهایی بگنجانید که می دانید او را خوشحال می کند. نگران نباشید، حتماً لازم نیست فلان عروسک یا ماشین گران قیمت را برای کودک بخرید تا او را شاد کنید. این شادی می تواند همراه شدن با او هنگام بازی کردن، مرتب کردن وسایل خانه با یکدیگر یا رفتن به پارک باشد. چیزی که کودک بتواند به امید آن روزش را سپری کند و به یاد آن شب خوشی را بگذراند.
 
قدردانی را به کودک یاد بدهید:
خریدن هر چه که کودک می خواهد او را خوشبخت و راضی نخواهد کرد. مطمئن باشید تنها نتیجه این عمل به بار آمدن کودکی زیاده خواه است. به او بیاموزید که برای چیزهایی که دارد سپاسگزار باشد. به کودک یاد بدهید که چطور از اسباب بازی هایش استفاده و چطور با آنها بازی کند. برای او توضیح دهید که نیازی نیست هر چه راکه دوستانش دارند، او هم داشته باشد. به کودکتان بفهمانید که برای آنچه دارد، ارزش قائل شود و حسرت آنچه را که ندارد، نخورد. 

کسب مهارتهای جدید:
به خاطر داشته باشید، لذتی که در آموختن هست، در هیچ کار دیگری نیست. وقتی کودک می آموزد چطور یک بسته راکادو کند، به چنان احساس غرور و لذتی دست می یابد که وصف ناشدنی است. کودکان دوست دارند کارهایی را که اغلب بزرگترها قادر به انجامش هستند، انجام دهند و از اینکه می بینند نسبت به همسالان خود امتیازی دارند، لذت می برند. شما می توانید این حس را با آموزش مهارت های جدید در کودک تقویت کنید. 

بی حوصلگی در کودکان:
هرگز سعی نکنید کودک بی حوصله را همیشه خودتان سرگرم کنید. کودکان باید یاد بگیرند بتوانند خودشان به تنهایی بازی کنند و سرگرم باشند. البته از او بپرسید وقتی حوصله اش سر می رود دوست دارد چه کارهایی انجام بدهد، فهرستی از این کارها را تهیه کرده و سعی کنید گاهی خلوت کودک را نیز پر کنید و با او در بازی هایش همراه شوید. 

آموزش رفتار مناسب به کودک:
کودکان اغلب دو دسته هستند: کودکانی که مستقلند و بر نفس خود تسلط دارند و کودکانی که مرتب نیاز دارند رفتارشان اصلاح شود یا نکاتی به آنها تذکر داده شود. در واقع این خود ما هستیم که با رفتارمان تعیین می کنیم که کودک چگونه باشد. پس کودکان را با احساس استقلال و مسئولیت بار بیاورید. کارهایی را که از عهده شان برمی آید به خودشان واگذار کنید، به عبارتی از آنها افرادی با اراده و مصمم بسازید. نشان دادن رفتاری درست و معقول در برابر اشتباهات کودکان نه تنها آنها را سرخورده نمی کند، بلکه به آنها اجازه خطر کردن و پذیرفتن اشتباهات را نیز خواهد داد.
کمک فکری:
وقتی که کودک شما برخی از مکعب ها را می سازد، اما برای چندمین بار برج او فرو می ریزد، از خود او بپرسید به نظرت چه کار باید بکنی که دیگر این اتفاق نیفتد؟ اگر او گفت: نمی دانم، نظر خودتان را با او در میان بگذارید، اما به او نیز فرصت فکر کردن بدهید مهم این است که به کودکتان بگویید اجازه دارد خودش در کارهایش تصمیم بگیرد و اینکه فرد بی اراده و بی قدرتی نیست. او می تواند در به دست آوردن موفقیتش با شما سهیم باشد. به کودک بیاموزید که به انتخابهایش بها و به تصمیماتش اهمیت بدهد. او از اینکه بتواند روزی بر زندگی اش تسلط داشته باشد احساس رضایت و غرور می کند. 

برای فرزند خود وقت بگذارید:
آیا تا به حال شده است که در روز چند ساعت از وقت خود را به کودکتان اختصاص دهید؟ حتماً پاسخ بسیاری از شما مثبت است، اما دقیقاً فکر کنید و ببینید آخرین باری که با کودکتان بازی کرده اید، کی بود یا آخرین باری که برای او کتاب داستان خواندید یا در کنار او برنامه مورد علاقه اش را تماشا کردید و به حرفهایش با علاقه گوش کردید و...
البته ممکن است در طول روز ساعاتی وجود داشته باشد که اعضای خانواده در کنار هم جمع شوند، اما این به معنای در کنار هم بودن نیست، چون اگر دقت کنیم، هر کدام در گوشه ای مشغول به کاری هستند و فقط در زیر یک سقف هستند.
مادر کودک را به حمام می برد، اما مرتب به او گوشزد می کند که همه کارهایش مانده است و او فرصت آب بازی ندارد. شب ها پدر برای فرزندش داستان می گوید، اما در مقابل اصرار کودک به گفتن داستانی دیگر بهانه کارهای عقب مانده اش را می آورد و برق اتاق را زود خاموش می کند. آیا شده شما برای چند لحظه این کارهای عقب مانده را فراموش و سعی کنید لحظاتی را با کودکتان بگذرانید و به حرف هایش گوش کنید؟ مطمئن باشید ایجاد سازگاری های بسیار کوچک، اما مهم در رفتار شما با کودکتان می تواند پیشرفت های بسیاری را در زندگی خانوادگی تان ایجادکند. شمامی توانید با عمل به موارد زیر تغییرات بزرگی را در رفتار خود باکودکتان احساس کنید. 

تشویق:
پسر شما در زمین بازی به دوستش اجازه می دهد تا چند لحظه سوار دوچرخه اش شود. دختر شما یک کارت تبریک قشنگ برایتان درست می کند. سعی کنید همیشه هنگامی که چنین کارهای قشنگی را از فرزندتان می بینید، او را تشویق کنید.
متأسفانه اغلب ما در تکاپوی زندگی روزمره، رفتارهای صحیح بچه ها را نادیده می گیریم، درحالی که این رفتار شاید بی اهمیت و پیش پا افتاده امروز کودکان، پایه های رفتارهای درست انسانی آنها در فردا خواهد بود و این شما هستید که باید این رفتارها را تقویت کنید.
تشویق و توجه به رفتارهای محبت آمیز فرزندتان روش مطمئنی برای کمک به اوست تا بتواند هویت پایدار و ثابتی در خویش ایجاد کند و احساس خوبی نسبت به خودش داشته باشد. همچنین این تشویق ها باعث می شود که کودک خوبی های دیگران را نیز فراموش نکند و همیشه سپاسگزار و قدرشناس باشد. 

هنگام عصبانیت بحث نکنید:
حتماً برای شما هم پیش آمده است که از متقاعد کردن یک کودک چهار ساله عصبانی، خسته و نا امید شده اید و هر چه به او می گویید خوردن بیسکویت قبل از شام کار درستی نیست به گوش او فرو نمی رود و حرف های شما اصلاً برای او در آن شرایط قابل درک نیست. بحث کردن با کودکی که در حالت طبیعی قرار ندارد، کاملاً بی فایده است و به جای متقاعد کردن او اوضاع خراب تر می شود. این کار شما باعث می شود که او احساس حقارت و شما نیز احساس اتلاف وقت و ناتوانی کنید.
سعی کنید در این مواقع، موقعیت را تغییر دهید اگر در یک مکان عمومی هستید به جای خلوت تری بروید. اصل قضیه، پرت کردن حواس کودک است. اگر می توانید حواس او را پرت کنید واگر نه سعی کنید خود به کار دیگری مشغول شوید. 

برای کودکتان کتاب بخوانید: 
قبل از خوابیدن فرزندتان کمی کنار او بنشینید و از کتاب های مورد علاقه اش داستانی برای او بخوانید. شاید هر شب بتوانید فقط قسمتی از یک داستان را بخوانید، این موضوع چندان مهم نیست، مهم آن است که شما از این کار لذت می برید و احساس خوبی دارید. اگر چه داستان ها به طور غیر مستقیم به بچه ها درس هایی از زندگی می دهند، اما تحقیقات نشان می دهد که آهنگ و ریتم گفتار شما هنگام خواندن کتاب، کودک را آرام و به او کمک می کند که استرس ها و نگرانی هایش را فراموش کند و بیشتر پدر و مادرها نیز از این حس آرامشی که در کودکشان ایجاد می شود لذت می برند.
 
برقراری ارتباط عاطفی باکودکان:
سعی کنید با کودکتان رابطه عاطفی و دوستانه ای برقرار کنید. او را در آغوش بکشید، موهایش را نوازش کنید و یا دستهایش را در دستانتان بگیرید. همین کارهای ساده و محبت آمیز کمک بزرگی است، بدین ترتیب شما بدون اینکه حرفی به کودک بزنید به او می فهمانید که چقدر دوستش دارید.ما اغلب فکر می کنیم تنها با بیان احساساتمان می توانیم آن را به دیگران منتقل کنیم، اما اغلب این نکته مهم را نادیده می گیریم که کلمات در مقایسه با عمل بسیار کم اهمیت است، آنچه مهم است عمل و رفتار شماست. ما اغلب فراموش می کنیم که چقدر رفتار و اعمال سرشار از مهربانی ما می تواند قدرتمند باشد و به راحتی احساس ما را به طرف مقابلمان القا کند. 

نگران نباشید:
متأسفانه اغلب والدین نگران آینده فرزندان خود هستند و براین گمانند که بهترین پدر و مادرها، آنهایی هستند که همیشه نگرانند. کودک شما برای صبحانه فقط شیرکاکائو می خورد و شما نگرانید که نکند در آینده او آدم بدغذایی شود و خوب رشد نکند، فرزندتان در بازی های خود با دوستانش معمولاً می خواهد به دیگران دستور دهد و شما نگرانید که نکند در آینده هیچ دوستی برای او باقی نماند. شما می توانید طرز تفکر خود را عوض کنید. ما هر چه نتایج منفی کاری را در نظر بگیریم، آن کارها بیشتر برایمان
 
اغلب این نکته مهم را نادیده می گیریم که کلمات در مقایسه با عمل بسیار کم اهمیت است
 
اتفاق می افتند. وقتی شما نگران عادات غذایی کودکتان هستید، مسلماً طوری واکنش نشان می دهید که کودک لج می کند و حتی غذای مورد علاقه اش را هم نمی خورد و تنش ایجاد می کند و وقتی شما فکر می کنید ممکن است فرزندتان در آینده تنها بماند، او هنگام بازی با دوستانش بیشتر احساس ریاست می کند و فقط خواست خودش را در نظر می گیرد، در نتیجه کسی با او بازی نمی کند و تنها می ماند.
به جای فکر کردن به چیزهای بد به چیزهای مثبت و خوب فکر کنید و بگذارید که زمان، مسائل را حل کند. شاید فرزند شما قبل از رفتن به مدرسه با اصرار می خواهد که لباس های رنگارنگی را که خودش انتخاب کرده، بپوشد و همیشه شما بر سر این موضوع با او بحث می کنید و در نتیجه او دیر به مدرسه می رسد، اما به جای جروبحث، آیا بهتر نیست که به خودتان بگویید ممکن است لباس فرزندتان مناسب به نظر نرسد، اما او می خواهد یاد بگیرد که خودش تصمیم بگیرد و این مسأله ارزش بسیار مهمی دارد. مهم نیست که لباس های او مناسب نیست و یا کمی دیر به مدرسه می رسد. 

ایجاد اعتماد به نفس در کودک:
آیا تا بحال فکر کرده اید که اعتماد به نفس از چه زمانی در کودک شکل می گیرد و رشد می کند؟ محققان می گویند کودک از لحظه تولد توانایی رشد و پرورش این خصیصه مهم را دارد. همزمان با رشد کودک و با آغاز فراگیری مهارت های مختلف ، اعتماد به نفس نیز در او تقویت می شود. برای رسیدن به موفقیت، کودک نیاز دارد که خودش تجربه کند و هر مهارت جدید را با وجود تمام سختی هایش به تدریج و به تنهایی فرابگیرد. اگر بیش از حد به کودک کمک کنید، آنگونه که باید از موفقیت هایش احساس رضایت نخواهد کرد. اغلب برای والدین سخت است که به کودک کمک نکنند، اما بدانید برای برداشتن هر قدم جدید، کودک باید چندین بار به زمین بیفتد و خودش به تنهایی بایستد و گام بعدی را بردارد. البته شما هم باید به طور غیر مستقیم او را کنترل کنید و در واقع محدودیت هایی برایش قائل شوید. بعضی مردم به اشتباه معتقدند که اعتماد به نفس زیاد باعث می شود که کودک لوس یا خود رای شود، برعکس کودکی که فاقد اعتماد به نفس است، احساس امنیت نمی کند. پدر و مادری که به فرزند خود عشق می ورزند، به او اجازه می دهند تا به تنهایی کارهایش را انجام دهد و کودک نیز یاد می گیرد که چگونه از عهده مسئولیت های بزرگتر برآید. به علاوه چنین کودکی احساس خوبی نسبت به خود پیدا می کند و یاد می گیرد که چگونه به دیگران اهمیت بدهد و در آینده نیز از عهده مسئولیت های بزرگتر برآید. 

ترسهای کودکان:
در زندگی لحظاتی وجود دارد که حتی مستقل ترین کودکان نیز نیاز به حمایت و تشویق والدین دارند تا بتوانند اعتماد به نفس داشته باشند و به خوبی از پس کارهایشان برآیند. مثلاً وقتی خانواده ای از جایی به جای دیگری نقل مکان می کند و کودک دوستانش را از دست می دهد و در جمع جدید و غریبی قرار می گیرد و یا وقتی دردرسی نمره کمی می گیرد، نیاز دارد که شما به او بگویید: می دانم که چقدر برایت سخت و ناراحت کننده است، اما تو قبلاً نمرات خوبی می گرفتی، پس دوباره هم می توانی این کار را بکنی. بچه ها در سنین خاصی نیاز به کمک و حمایت از طرف والدینشان برای بهبود اعتماد به نفس خود دارند. اعتماد به نفس خصیصه بسیار مهمی است که باید در وجود فرزندتان رشد و پرورش پیدا کند. کسانی که دارای این خصوصیت مهم باشند، آمادگی رویارویی با مشکلات در هر سن و هر مرحله ای از زندگی را دارند و می توانند نسبت به خودشان و کارهایشان احساس بهتری داشته باشند و قدرت ایجاد تغییر در این دنیای بزرگ را دارند. 

مخالفتهای کودکان:
کودک اغلب از طریق مخالفت کردن با بزرگترها می خواهد ببیند که قدرت در دست کیست، او، یا شما. در واقع او می خواهد محدودیت ها و آزادی هایش را بهتر بشناسد، اما شما با کمک به فرزندان می توانید میزان مقاومت کودک را تا حد زیادی کاهش دهید. او باید درک کند که خودش مسئول اعمالش است و کاملاً در کنترل شما نیست. او از خود اراده دارد و می تواند انتخاب کند. وقتی به کودک حق انتخاب می دهید، او بیشتر احساس امنیت و کنترل می کند و کمتر به شکل یک حریف به شما نگاه می کند و به مبارزه با شما می پردازد. در واقع با دادن حق انتخاب و تصمیم گیری به کودک او را خلع سلاح می کنید. وقتی به کودک دستور یا فرمان می دهید، او قدرت شما را احساس می کند، اما از این قدرت اصلاً خوشش نمی آید، پس فورا اعتراض و مخالفت می کند.
مثلاً اگر می خواهید فرزندتان برای شام سبزیجات بخورد، به او دستور ندهید، بلکه از او بپرسید بیشتر دوست دارد هویج بخورد یا پوره سیب زمینی. در واقع، وقتی او را در روند تصمیم گیری سهیم کنید، مطمئناً نتیجه بهتری خواهید گرفت.
 
به حرف کودکان گوش بدهید
یکی از راه هایی که می توانید اعتماد کودکان را جلب کنید، این است که آنها مطمئن باشند شما به آنها توجه دارید و یکی از راه های توجه داشتن به کودکان گوش کردن به حرف های آنهاست. البته این به این معنا نیست که شما مشغول انجام کارهای خودتان باشید و حرف های آنها را نیز بشنوید و کاملاً بی اعتنا باشید، بلکه منظور گوش کردن فعال است، یعنی کاملاً به حرف آنها توجه کنید، نظر خودشان را بپرسید و بعد هم نظر خودتان را بدهید. سعی کنید زمان خاصی را به فرزندتان اختصاص دهید تا او بتواند به راحتی با شما صحبت کند، بعد از گوش کردن به حرف هایش با او احساس همدردی کنید، مثلا ممکن است او احساس ترس، اندوه، شکست و یا تنهایی کند. احساس او را شناسایی و برای حل مشکلش به او کمک کنید. شما باید او را مطمئن سازید که همیشه بهترین یار و پشتیبان او خواهید بود و او هرگز تنها نخواهد ماند.
 
اجازه گرفتن را به کودکان آموزش دهید
وقتی که کودک معنی و مفهوم کلمه نه را می فهمد، قادر خواهد بود که امیال مثبتش را نیز بیان کند. مثل: من می خواهم، من نیاز دارم، این مال من است و... او همیشه کوتاه ترین و آسان ترین راه را انتخاب می کند. اگر اسباب بازی دوستش را بخواهد، فورا می رود و آن را از دوستش می گیرد، بدون اینکه از او بپرسد آیا اجازه این کار را دارد یا نه.
گام نخست برای والدین این است که ابتدا مشکل را برای کودکان مشخص و سپس راه حل آن را ارائه کنند. شاید توضیح این مساله کمی برای کودک مشکل و غیر قابل فهم باشد، اما کودکان نیاز دارند که یک سری قوانین را بیاموزند. مثلا به او بگویید در خانه باید قبل از انجام هر کاری اجازه بگیرد. کودک باید بفهمد که کارهایش عواقبی دارد که افراد دیگر را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
سعی کنید کودک بیاموزد که احساسات دیگران را درک کند، مخصوصا وقتی مشکلی پیش می آید، به او یاد بدهید که خودش را جای دیگران بگذارد. مثلا وقتی کودک شما اسباب بازی دوستش را می گیرد، به او بگویید اگر دوستت اسباب بازی تو را می گرفت، تو چه احساسی داشتی و چه کار می کردی؟ بهتر نیست به جای این کار اول اجازه بگیری؟ به خاطر آوردن خاطرات مشابه به کودکان کمک می کند که احساس طرف مقابلشان را درک کنند. 

برای بچه ها مثال بزنید
بچه ها همیشه با مثال مسائل را بهتر می فهمند. یادآوری اشتباهات گذشته در قالب مثال آنها را در حل بسیاری از مشکلات یاری می کند. از امر کردن و دستور دادن بپرهیزید و از خود کودک بخواهید به مشکلش فکر و راه حل مناسب را پیدا کند. بچه ها می خواهند والدین به حرف هایشان گوش بدهند و این والدین هستند که به بچه ها می فهمانند چطور مشکلاتشان را خودشان حل کنند. به کودک آموزش دهید اگر او درست احساساتش را بیان کند، شما هم به حرف های او گوش خواهید داد.گاهی اوقات می توانید از طریق خواندن کتاب کودکتان را راهنمایی کنید. مثلا کتاب هایی برای او تهیه کنید که به مشکلات شما و فرزندتان اشاره دارد. بعد از خواندن کتاب، مشکلتان را با او در میان بگذارید و مثلا از او بپرسید اگر آن روز که تو و دوستت سر همین موضوع دعوایتان شده بود، تو هم اینگونه عمل می کردی، بهتر نبود؟ در واقع، او با رسیدن به راه حل های جدید برای مشکلات مشابه و تکراری، سعی می کند واکنش مناسب تری در موقعیت های خاص نشان بدهد و روابط اجتماعی اش را به تدریج بهبود می بخشد. 

می توانید اشتباه کنید:
هر کودک جدا از آنکه متفاوت و منحصر به فرد است مشکلات خاص خودش را نیز دارد. همه بچه ها اشتباه می کنند و این کاملاً طبیعی است. وقتی پدر و مادر از فرزندشان انتظار کامل بودن دارند، این فرزندان احساس ناشایستگی می کنند و خود را از رسیدن به موقعیتی که پدر و مادرشان انتظار دارند ناتوان می بینند.
پدر و مادر باید پیوسته معیارهای خود را با توجه به توانمندی های فرزندانشان مورد تجدید نظر قرار دهند. توانایی های کودکان در سنین مختلف تغییر می کند. هر کودک توانایی های خاص خود را دارد. ممکن است کودک شما در زمینه ای ضعیف باشد و به همین دلیل باید در این زمینه به خصوص به او کمک کنید. کودکان هرگز نباید این پیام را دریافت کنند که چون مرتکب اشتباه شده اند، بد و مقصر هستند.
وقتی به فرزندانمان پیام منفی مخابره می کنیم از آنها موجوداتی ضعیف و ناتوان می سازیم و به آنها احساس بی ارزش بودن می دهیم. بدین ترتیب آنها اعتماد به نفس شان را از دست می دهند و انگیزه ای برای رسیدن به موفقیت های بعدی نیز نخواهند داشت.


نویسنده » محمدحسین مقدسی » ساعت 11:43 عصر روز جمعه 90 اردیبهشت 16

یک نام مناسب برای فرزندم

 


 

یک نام مناسب برای فرزندم

موقع گذاشتن اسم روی بچه‌ها باید با دقت و رغبت به این کار پرداخت. لازم است توجه داشته باشیم که موردپسند بودن اسم توسط ما، متفاوت بودن آن، کم‌سابقه بودنش یا بی‌معنایی اسم الزاما نمی‌تواند به سود کودک تمام شود. علاوه ‌براین گاه معنای اسمی هم که برای کودک برمی‌گزینیم می‌تواند نتایج منفی‌ای در آینده او بر جابگذارد؛ هرچند ممکن است وی آخرسر با اسمش کنار بیاید یا  والدین از صداکردن او با آن نام احساس خوشایندی داشته باشند. فشارهایی را هم مجسم کنیم که یک کودک ممکن است به خاطر اسمش متحمل شود.


 

پژوهشگران در تحقیقات خود نشان دادند که انتخاب اسم برای فرزندان بزرگترین چالش والدین است چرا که اسمها شخصیت انسانها را می سازند. محققان با بررسی سه هزار خانواده دریافتند که یک پنجم والدین از اسمی که برای فرزندان خود انتخاب کرده اند پشیمان هستند. همچنین در تحقیقات دیگری که محققان دانشگاه نورث وسترن در ایلینویز انجام دادند مشخص شد که انتخاب اسم بسیار مهمتر از آن چیزی است که تاکنون تصور می شد و شاید به همین دلیل است که کتابهای اسم نزد مردم از محبوبیت بالایی برخوردارند.به گفته این محققان، علم نشان می دهد که داشتن یک اسم زیبا و خوش آهنگ نه تنها احساس اطمینان فرد را افزایش می دهد بلکه موجب می شود دیگران به طور مثبت تری به وی نگاه کنند. سرپرست این تیم تحقیقاتی اظهار داشت: اینکه افراد چه کار می کنند و به چه فکر می کنند اهمیت چندانی ندارد. در واقع مغز انسان به محض شنیدن اسمی که تلفظ می شود پالسهایی را ارسال و دریافت کرده و با توجه به اسم فرد درباره وی قضاوت می کند. این دانشمند توضیح داد: "روشی که ما را با آن صدا می زنند یک نماد و یک آینه است. در واقع اسم همانند یک کارت ویزیت معرف و بیانگر شخصیت درونی ما است. آوا و معنایی که یک اسم دارد مستقیما بر روی رفتار و قضاوت دیگران نسبت به ما اثر می گذارد. آهنگ و معنای اسم یک فرد حتی بر روی تولید هورمونهای اکسیتوسین، دوپامین و اندورفین نیز اثر می گذارد. می توانیم بگویم نامی که ما را بدان می خوانند بر روی توسعه ما تاثیر می گذارد."

داشتن یک اسم زیبا و خوش آهنگ نه تنها احساس اطمینان فرد را افزایش می دهد بلکه موجب می شود دیگران به طور مثبت تری به وی نگاه کنند

 

گذاشتن نام روی فرزندگاه با دشواری‌های بسیاری توأم می‌شود؛ مثلا بعضی مواقع تداخل نام‌هایی که بزرگ‌ترها انتخاب می‌کنند، سنت‌های مربوط به گذاشتن اسامی بزرگان خانواده روی نوزادان، پیشنهادهای آشنایان و انتظارات والدین وضعیتی بغرنج پدید می‌آورد. گذاشتن نام روی نوزادی که به دنیا آمده، انتخاب کلمه‌ای است که تا پایان عمر، او را همراهی خواهد کرد پس در گزینش اسم باید با دقت و حوصله بسیار عمل کرد.

برخی‌ها بسیار پیش از آنکه بچه‌دار شوند یا حتی ازدواج کنند، نام‌هایی را برای کودک‌آینده‌شان برمی‌گزینند. چنین جمله‌ای را لابد شنیده‌اید: «اگر روزی بچه‌دار شوم، اگر پسر بود اسمش را می‌گذارم... و اگر دختر بود... .» این نام‌ها گاه اسم هنرمندی است که شیفته‌اش هستیم، بعضی وقت‌ها نام دوستی است که رابطه خیلی نزدیکی با او داریم، گاه نام یک شخصیت مهم است یا... . پاره‌ای مقاطع گذاشتن نام سیاستمدارها، قهرمانان کشور، شخصیت‌های بارز متعلق به یک دیدگاه، هنرمندان مشهور و... روی نوزادان فزونی می‌گیرد. افزایش استفاده از این نام‌ها را در یک مقطع معین به راحتی از روی مشاهده و آمار می‌شود فهمید. آنچه ذکر شد می‌تواند باورهای خانواده‌ها، نگرش‌های سیاسی، موقعیت‌های اجتماعی، قضاوت‌های عمومی یا... آنها را به شکلی زنده ترسیم کند.

گذاشتن نام پدربزرگ یا مادربزرگ روی نوزاد یکی از سنت‌های جاری است. در چنین وضعیتی خانواده‌ها معمولا می‌خواهند یاد فرد متوفی را با گذاشتن نامش روی عضو جدید خانواده زنده نگه دارند. برخی والدین نیز با گذاشتن اسم بزرگ‌ترهای در حال حیات‌شان روی نوزاد قصد دارند میزان عشق و احترام خود نسبت به آنها را نشان دهند. گذاشتن نام دوست نزدیکی که فوت کرده روی نوزاد هم یکی از رفتارهای حوزه نامگذاری است و... . آنچه ذکر شد فقط بخشی از شیوه‌های معمول نامگذاری به‌حساب می‌آید. رفتن به‌سراغ نام‌نامه‌ها یا فرهنگ‌های نام یکی دیگر از روش‌های معمول انتخاب اسم است. در این روش پدر و مادرها به بار معنایی و گوشنوازی واژه اهمیت بیشتری می‌دهند. اسامی‌ای هم هستند که در مقاطعی به «مد» بدل می‌شوند. البته معمولا علت مدشدن آنها مشخص نیست، اما می‌توان صدها فرد هم‌سن‌وسال را پیدا کرد که نام مد سال‌های تولدشان بر آنها گذاشته شده است.

 

کسانی هستند که نام مکان، شهر، کوه یا رود مورد علاقه‌خود را روی کودک گذاشته‌اند. بعضی نام‌ها مفهوم عمومی شناخته شده‌ای دارند، اما پدر و مادرها موقع گذاشتن آن روی فرزندشان مفهوم خاصی در ذهن داشته‌اند. کودکانی هستند که نام‌شان توقعات و تصورات والدین از آینده آنها را بازتاب می‌دهد. برخی زن و شوهرها با هدف نشان دادن عشق‌شان به همدیگر براساس تلفیق اسم‌های‌خود، نام تازه‌ای تولید و روی کودک می‌گذارند. در دهه‌های اخیر نام‌های قدیمی که به راحتی قابل تلفظ هستند نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. سطرهای بالا همه دلایلی نیست که منجر به گزینش نام می‌شود. در هر حال پرسش اینجاست که دلیل اهمیت اسم‌ها چیست؟

اگرچه نتایج یک پژوهش صورت گرفته در حوزه نام‌ها نارضایتی بیشتر انسان‌ها از اسم‌شان را نشان می‌دهد، اما اکثر شرکت‌کنندگان در نظرسنجی اعلام کرده‌اند به‌رغم نارضایتی از اسم، اگر حق تغییر نام‌شان را داشته باشند، ترجیح خواهند داد از این حق استفاده نکنند. آنهایی هم که تمایل به تغییر اسم داشته‌اند، کسانی بوده‌اند که به‌دلیل نوع نام‌شان متحمل فشار شده‌اند. بچه‌ها در برابر تفاوت‌ها، دقیق و بی‌ملاحظه هستند. همچنین آنها به‌خصوص در مقاطعی معین نسبت به اسامی مردانه و زنانه مرزبندی‌های خلل‌ناپذیری در ذهن دارند؛ از همین رو وقتی کودکی از یک جنس معین را می‌بینند که در نظر آنها نام جنس مخالف را بر خود دارد، دست به استهزای وی می‌زنند.

یک نام مناسب برای فرزندم

همچنین کودکانی که در نظر همسالان‌شان دارای اسامی‌ای هستند که تلفظ و معنایی غریب دارند، در معرض فشار قرار می‌گیرند. به‌نظر نمی‌رسد کودکی که مدام به‌دلیل نامش مورد تمسخر دوستان قرار گرفته احساس مثبتی از این وضعیت داشته باشد. مسئله فوق حتی پس از دوره کودکی نیز ادامه می‌یابد. اگر فرد نامی باتلفظ یا معنای دشوار داشته باشد و در هر جایی مجبور به تکرار دوباره آن شود، یا دیگران نامش را معمولا اشتباه تلفظ کنند، حس ناخوشایندی به وی دست خواهد داد. همچنین اگر فرد نامی بسیار متفاوت داشته باشد، پرسش‌هایی که همه جا درباره معنای اسمش از او می‌شود شرایطی خسته‌کننده و ملال‌آور برایش به همراه خواهد آورد.

 

کسانی که نام یکی از بزرگان یا قهرمانان را روی نوزاد می‌گذارند، بار توقعی را نیز بر دوش وی می‌نهند. آنها انتظار دارند فرزندشان به انسانی بزرگ بدل شود. زنده نگه داشتن نام اعضای متوفی فامیل هم بار دیگری است که بر دوش کودک نهاده می‌شود. نام انتخاب شده برای نوزاد توقعات والدین را نمایان می‌سازد. آنها می‌خواهند و می‌کوشند همه صفات نیکوی فرد فقید خانواده در فرزندشان متجلی شود. باید توجه داشته باشیم که قرار نیست آدم‌ها ادامه‌دهنده راه و مشی یکدیگر باشند. اگر نام کودک نماد قدرت، بی‌باکی یا قهرمانی باشد و او فاقد چنین خصایصی، ممکن است در طول سال‌های کودکی همواره در معرض سرکوفت خانواده یا دیگران قرار بگیرد. پدر و مادر شدن مسئولیتی است جدی. باید توجه داشت که ما اسم‌ها را نه برای خود که برای کودکان انتخاب می‌کنیم. نامی را برگزینیم که کودک به خاطر آن متحمل فشار نشود.



نویسنده » محمدحسین مقدسی » ساعت 11:40 عصر روز جمعه 90 اردیبهشت 16

ذخایری مهم تر از نفت و طلا

 


 

 

شاید تاکنون نیازی به آموزش  فرزندپروری احساس نکرده ایم، اما هنگامی که فردی در فرزندپروری با شکست مواجه می شود، متحمل رنج و زحمت زیادی خواهد شد.فرزندپروری صرفاً حاوی یک سری تئوری  نیست، بلکه مستلزم برنامه ریزی و یادگیری از طریق عمل است.

 


 

 

کودک

برخی معتقدند که فرایند ازدواج و فرزندپروری اموری ذاتی و طبیعی اند، اگر چنین است و این امور بطور طبیعی می گذرند، چرا کودکان در خانواده ها مختلف این قدر با هم متفاوتند؟ چرا بسیاری از کودکان آزار شده و یا درک نمی شوند؟ و . ...حقیقت این است که روابط خوب والد و کودک به طور طبیعی رخ نمی دهند، ما نیاز داریم که بیاموزیم چگونه به یکدیگر عشق بورزیم و چگونه از یکدیگر مراقبت کنیم.

آمادگی برای پرورش فرزند و درک پویایی های زندگی به ما جهت اجتناب از مشکلات، قبل از بوجود آمدنشان کمک می کند. کودکان، برکت زندگی و سرمایه‏های آینده جامعه به شمار می‏آیند. آنان برای رشد و بالندگی خود، نیازها و در مفهوم دقیق‏تر حقوقی دارند که باید به درستی به آن پرداخت. با توجه به نقش بی‏بدیل خانواده در بالندگی شخصیت کودک، پیش از همه، خانواده و سپس جامعه باید این حقوق را به خوبی بشناسند و خود را مکلف به پاس‏داشت آن بدانند. این حقوق در روایات اسلامی به زیبایی تبیین شده است. در این مجال، به جنبه‏های گوناگون تربیتی کودک از نگاه روایات و توصیه‏های دینی می‏پردازیم . 

 

توصیه رهبری به مسئولان رسانه‏های گروهی

 

مقام معظم رهبری، کودک را ذخیره ارزشمند جامعه معرفی می‏کند و در مورد اهمیت وظیفه مسئولان رسانه‏های گروهی در تربیت کودک می‏فرماید: «رادیو، تلویزیون، رسانه‏های گروهی و غیره، بایستی بدانند و بفهمند که چه کاری با مغز، دل و احساس لطیف کودک انجام می‏گیرد. وقتی کودک برنامه‏های تلویزیونی را می‏بیند، اثر آن امروز و فردا مشخص نخواهد شد، بلکه اثرش در جذب‏ها، دفع‏ها، احساسات، خداجویی‏ها، خداخواهی‏ها یا خدانخواهی‏ها نشان داده خواهد شد.” ایشان همچنین مسئولان را به بازتاب دادن سیره اولیای دین توجه می‏دهد.

 

سفارش سقراط به تربیت فرزند

 

پیش از آنکه سقراط را محاکمه کنند، از وی پرسیدند: بزرگ‏ترین آرزویی که در دل داری، چیست؟ وی پاسخ داد: بزرگ‏ترین آرزوی من این است که به بالاترین مکانی در آتن صعود کنم و با صدای بلند به مردم بگویم که: ای رفقا! چرا با این حرص و ولع، بهترین و عزیزترین سال‏های عمر خود را به گردآوری ثروت و عبادت طلا می‏گذرانید، در حالی که آن‏گونه که شاید و باید، در تعلیم و تربیت فرزندانتان که مجبور هستید روزی ثروت خود را برای آنان باقی گذارید، همت نمی‏گمارید؟

 

یکی از راه‏های شخصیت دادن به کودکان، بازی کردن والدین با آنهاست. این کار اندکی از وقت والدین را می‏گیرد، ولی آثار بسیار نیکویی دارد. بازی با کودک می‏تواند به شکل محبت کردن و شعر خواندن برای او باشد

 

مقدس اردبیلی و تربیت مادر

 

مقدس اردبیلی، فقیه وارسته و محققی فرزانه و اسوه درایت و قداست بود. آن روز که مقدس اردبیلی از نجف به اردبیل سفر کرده بود، مردم از گوشه و کنار به دیدار او آمده بودند. وقتی مادر مقدس در مجلس حضور یافت، همگی به آن بانوی بزرگوار تبریک گفتند و از او پرسیدند که راز پیشرفت و مقامات عالی و معنوی فرزندش چه بود؟ مادر مقدس پس از حمد الهی در مورد تربیت او گفت: من هرگز لقمه شبهه‏ناک نخورده‏ام و قبل از شیر دادن او، وضو می‏گرفتم و ابدا به نامحرم نظر نمی‏انداختم و در تربیت کودک، بعد از باز گرفتنش از شیر می‏کوشیدم و نظافت و طهارت او را رعایت می‏کردم و با بچه‏های خوب او را می‏نشاندم.

 

والدین، هم‏بازی کودکان

 

یکی از راه‏های شخصیت دادن به کودکان، بازی کردن والدین با آنهاست. این کار اندکی از وقت والدین را می‏گیرد، ولی آثار بسیار نیکویی دارد. بازی با کودک می‏تواند به شکل محبت کردن و شعر خواندن برای او باشد. نقل است که حضرت زهرا علیهاالسلام ، امام حسن علیه‏السلام را در کودکی بالا و پایین می‏انداخت و با او بازی می‏کرد و با زبان شعر می‏فرمود: «حسن جان! مانند پدرت باش و حق را از بند اسارت به درآور.” همچنین سیره زندگانی پیامبر اسلام، از هم‏بازی شدن ایشان با کودکان خبر می‏دهد. در تاریخ آمده است که روزی حسین علیه‏السلام در کوچه سرگرم بازی بود که پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و یاران از آنجا می‏گذشتند. حضرت از ایشان جدا شد و در حالی که به سوی فرزندش گام برمی‏داشت، دستانش را گشود تا او را در آغوش بگیرد. کودک خنده‏کنان این سو و آن سو می‏گریخت و رسول‏اللّه‏ نیز خندان از پی او می‏دوید. سرانجام ایشان، حسین علیه‏السلام را گرفت و بوسید.

کودک

عدم پرورش افراطی فرزندان

 

 این سبک فرزند پروری شامل ثبت نام کودک در تعداد زیادی از فعالیتهای فوق برنامه، آموزشی ، ورزشی و مؤسسات اجتماعی است. کودکان نیاز به زمان و فضایی برای خلاقیت، فکرکردن و کشف اشیاء توسط خود دارند. فرزندپروری افراطی ممکن است به اعتماد بنفس کودک آسیب برساند، احتمالاً باعث ایجاد و گسترش افسردگی و سوء مصرف مواد شود.

 

انتخاب نام‏های نیک

 

پیامبر اسلام می‏فرماید: «نخستین هدیه‏ای که هر یک از شما به فرزندش می‏بخشد، نام خوب است. پس بهترین نام را برای فرزند خود انتخاب کنید.” در دامنه گسترده نام‏های نیکوی جهان، برخی نام‏ها، یادآور انسان‏های شایسته و مقرب درگاه الهی‏اند. نام پیامبران الهی و امامان علیهم‏السلام از این جمله‏اند و بسیاری از مردم از سر محبت و ارادتی که به آن بزرگواران دارند، این نام‏ها را برای فرزندان خویش برمی‏گزینند تا بذر محبت دوستان خدا را در دل فرزندانشان بکارند و راه درست زندگی را به آنان بنمایانند. وجود این نام‏های زیبا، مایه برکت اهل خانواده است.

 

کودک و برنامه‏های تلویزیونی

 

 کودکان خیلی بیشتر از بزرگ‏ترها تحت تأثیر فیلم‏ها و برنامه‏های تلویزیونی قرار می‏گیرند. پیامی که از راه برنامه تلویزیونی به کودک ارائه می‏شود، در فکر و روح آنها به خوبی نقش می‏بندد. این نقش بسته به ویژگی برنامه‏های تلویزیونی، می‏تواند مثبت یا منفی باشد. از یک طرف، خشک‏ترین مفاهیم در قالب برنامه‏های جذاب برای بچه‏ها قابل فهم و پذیرش می‏شود و از سوی دیگر، برنامه‏هایی که مانع آشنایی کودک با دنیای واقعیت‏ها شود و مانند کارتون‏های تخیلی، با قهرمان‏های افسانه‏ای و قدرت‏های جادویی، او را در دنیای غیرواقعی غرق کند، برای کودک زیان‏بار است.  خشونت، ماجراجویی و هیجان‏های کاذب اگر صورت افراطی و پرحجمی در برنامه‏های تلویزیونی داشته باشد، در تکوین شخصیت کودک، اثر منفی می‏گذارد و در دوران پس از بلوغ، ناهنجاری‏های روانی خطرناک در وی ایجاد می‏کند. بنابراین، بزرگ‏ترین محبت پدر و مادر در حق فرزندانشان این است که بر کودکان هنگام تماشای تلویزیون نظارت داشته باشند.

 

عدم انتقال استرسهای ناشی از محل کار به خانه و خانواده

 

وقتی که والدین در محیط کار با انواع استرس روبرو باشند ممکن است این استرس به زندگی خانوادگی آنها انتقال یابد و نهایتاً آنها بیشتر مستعد بحث و مجادله با فرزندان خود بوده و کمتر قادر به تحمل رفتارهای نامناسب از طرف آنها باشند. این مسئله ممکن است اثر سوئی بر روی عزت نفس کودک داشته باشد. ضروریست که نسبت به شناسایی عوامل استرس زا در مورد خود اقدام نموده و به نیازهای بهداشت روان خود توجه کنیم.

 

کودکی که از محبت پدر و مادر محروم مانده یا درست اشباع نشده است، در خود احساس حقارت، کمبود و محرومیت می‏کند و برای هر گونه انحرافی آمادگی دارد

 

میانه‏روی در محبت

 

کودکان امروز به دلیل توجه افراطی والدین و رفاه نسبی موجود، رفته رفته به انسان‏هایی نازپرورده و از خودراضی تبدیل می‏شوند. دامنه توجه برخی والدین به کودکان به اندازه‏ای بالاست که گویی آنها کودکان خود هستند، در حالی که زیاده‏روی در محبت همانند محبت کم، برای کودک ضرر دارد و ریشه امید و نشاط و حیات را در وجود او می‏خشکاند. تعادل و توازن در مهرورزی، عامل بالندگی و رشد است. آنچه در دین سفارش شده، رعایت میانه‏روی است. نتیجه افراط در محبت، پرتوقع بار آمدن کودک، جوانه زدن ریشه‏های خودپسندی و سرکشی کردن کودکان در برابر حقیقت است. امام باقر علیه‏السلام این نوع تربیت را بدترین نوع تربیت می‏شمارد و پدرانی را که این‏گونه تربیت می‏کنند، نکوهش می‏کند و می‏فرماید: «بدترین پدران کسی است که در نیکی به فرزند خود زیاده‏روی می‏کند. تاریخ یعقوبی، ج2، ص320” آزاد گذاشتن فرزند به این معنا که هر کاری دلش می‏خواهد بتواند انجام دهد، این تصور را در ذهن کودک ایجاد می‏کند که جهان، تحت فرماندهی اوست. او که اطرافیان را به دیده تحقیر می‏نگرد، خود، به کودکی نامسئول، خودخواه و پرخاشگر تبدیل می‏شود. از این رو، به والدین سفارش می‏شود رفتار منطقی و معقولی با فرزند خود داشته باشند و از افراط و تفریط در محبت بپرهیزند.



نویسنده » محمدحسین مقدسی » ساعت 11:38 عصر روز جمعه 90 اردیبهشت 16

تاثیر جنسیت در نحوه ی تربیت

 


در جوامعی که ادعای برابری زن‌ها ومردها را دارند،کودکان پذیرای نقش‌های جنسیتی کاملا برابر می‌شوند و در جوامعی که باورها و تعصبات جنسیتی حکم فرماست، کودکان نیز به نوعی پذیرای نقش‌های جنسیتی متعصبانه و نابرابر می‌شوند و به همین ترتیب و با گسترش این عوامل، در دوران جوانی افکار و رفتار آنها به شدت متاثر از این گرایشات  جنسیتی خواهد بود. این رفتارها ابتدا در خانه و سپس توسط دوستان، مدرسه، برنامه‌های تلویزیونی و... شکل گرفته و تقویت می‌شوند.


 

کودک

والدین با انتقال باورهای تبعیض‌آمیز جنسیتی، خواسته و ناخواسته در شکل‌گیری این رفتارها در کودکان نقش بسزایی دارند. با توجه به این تاثیرات، محدود نکردن کودکان به نقش‌های جنسیتی خاص و سوق دادن آنها به هر دو سو مفید است به شرطی که به کلی منکر تفاوت‌ها نشویم.

کودکان از سنین پایین، با معنای دختر بودن و پسر بودن در جامعه امروزی آشنا می‌شوند؛ آنها در متن جامعه، از میان کلیه رفتارهای آشکار و اشاره‌های نهان، تفاوت‌های جنسیتی را تجربه می‌کنند. تربیتی صحیح است که کودک در حالی پا به سن نوجوانی بگذارد که هم به نقش‌های جنسیتی خود واقف است و هم از کلیشه‌‌های غلط و تعصب‌آمیز به دور است مانند اینکه پسران از دختران در ریاضیات برتر هستند یا این عقیده که تنها زنان قادر به پرورش کودکان هستند. با رشد سنی، این باورها نیز در افراد تقویت شده و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند. چگونگی تعامل والدین با کودکان نقش بسزایی در احتراز از شکل‌گیری برخی از این باورهای غلط دارد.

دین مبین اسلام نیز، دستور العمل های تربیتی ویژه ای برای دخترها و پسر ها دارد و در برخی موارد به صراحت به دلایلی که اکنون توسط علم دقت و کمال آن ثابت شده است نکات ظریفی را به والدین تذکر داده است که توجه به دختران یکی از این نکات است. فرزند دختر در فرهنگ دینی اسلام همواره مورد توجه بوده است و با تاکید از والدین خواسته شده است رفتار بامحبت تری نسبت به پسران با دخترها داشته باشند. اسلام شدیداً سنت جاهلی اکراه از دختر داشتن را رد می‏کند .

رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله) در این‏باره می‏فرماید:

نِعمَ الوَلَدُ البَنَاتُ مُلَطِّفَاتٌ مُجَهِّزَاتٌ مُؤمِنَاتٌ مُبَارَکاتٌ مُفَلَّیَاتٌ؛ دختران چه فرزندان خوبی هستند؛ با لطافت و مهربان، آماده به خدمت‏رسانی، یار و غمخوار [اعضای خانواده]، بابرکت و پاکیزه کننده در خانواده برای پدر و مادر . (1)

 

آنچه که یک دختر بچه بدان نیازمند است

 

 

اعتماد به نفس

 

 

امام صادق (علیه‏السلام) فرمود:

 

البَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ البَنُونُ نِعمَةٌ وَ اِنَّما یُثَابُ عَلَی الحَسَنَاتِ و یُسألُ عَنِ النِعمَةِ؛ دختران نیکی و پسران نعمت‏اند و همانا بر نیکی‏ها پاداش داده و از نعمت‏ها سؤال می‏شود. (2)

اسلام با در نظر داشتن روحیات لطیف دختر، به والدین دستور داده که در برخی از رفتارهای خانوادگی مانند تقسیم هدایا، دختران را مقدم شمارند. همچنین، با تشویق و تحسین به موقع، خصوصیات خوب را در او گسترش دهید. «تو خیلی شجاع هستی که به تنهایی از پله‌ها بالا رفتی!» بگذارید متوجه شود که شما به او اعتماد کامل دارید و او را دختری باهوش و لایق می‌دانید.

غرور و استغنا

 

احساس شایستگی و لیاقت را در کودک خود ایجاد کنید؛ اجازه دهید هر آنچه را می‌تواند به تنهایی انجام دهد. به طور مثال: گرفتن فنجان آبمیوه، شانه کردن موها یا ساختن برخی از مکعب‌های پلاستیکی بدون کمک دیگران. شما تنها با تذکراتی جزیی یا با فراهم کردن وسایل مورد نیاز(مثل چهارپایه برای دسترسی به سینک) او را در به انجام رساندن کارها یاری کنید.

 

آمادگی جسمانی

 

با او به انجام بازی‌هایی بپردازید که نیاز به فعالیت‌های فیزیکی دارند به طور مثال گرگم به هوا. تخلیه انرژی و هیجانات ناشی از بازی در زمین بازی مثل سرسره بازی یا دویدن و حتی موفقیت در پشت زدن، برای دختر بچه‌هایی که هنوز برای انجام فعالیت‌های ورزشی کوچک هستند، بسیار مفید است.

 

مهارت تصمیم‌گیری

 

به او امکان تصمیم‌گیری بدهید و شرایطی فراهم کنید تا خود را در قبال تصمیم‌گیری‌هایش مسئول بداند. انتخاب بشقاب و لیوان مخصوصش و حتی انتخاب همبازی‌هایش را بر عهده خود او بگذارید.

 

کنجکاوری

 

شرایطی فراهم کنید تا به شناخت محیط اطرافش بپردازد. در سنین کودکی، شرایط خانه را طوری ترتیب دهید که بی‌هیچ خطری در خانه رفت و آمد کند. همچنین او را با محیط‌های خارج از خانه از جمله پارک، باغ وحش، مغازه، کتاب فروشی و... آشنا سازید.

تصویر ظاهری

کودک

 

ظاهر فیزیکی را برای او پر اهمیت جلوه ندهید. سعی کنید بیشتر به تحسین او به انجام رساندن کارهایش بپردازید تا زیبایی‌اش در لباس میهمانی.

نقش‌های جنسیتی متعارف

 

ما نه می‌خواهیم و نه صحیح است که منکر تفاوت‌های جنسیتی شویم. با توجه به شرایط فرهنگی و خانوادگی‌تان وظایف و نقش‌هایی که از او در آینده انتظار خواهد رفت را به او بیاموزید. اما از تلقین اینکه چون دختر است فقط باید به فکر آشپزی و بچه‌داری باشد، خودداری کنید. بلکه در کنار تشویق او برای آموزش مهارت‌های مختلف مثل ورزش، هنر، علم و .... به او یاد دهید که زن باشد و از زن بودن و مادر بودن در وقت خود نهراسد و به بهترین نحو وظایفش را انجام دهد.

ایمان به خدا

 

دختر شما از همان کودکی باید بیاموزد تا در زندگی بهترین تکیه‌گاه، خداوند است و در مواقع مشکلات تنها نیرویی که می‌تواند کمکش کند، اوست. این احساس بهترین حامی او در زندگی خواهد بود.



نویسنده » محمدحسین مقدسی » ساعت 11:37 عصر روز جمعه 90 اردیبهشت 16

 سرنوشت سازترین بازی های دنیا

 


همه می دانیم که "بازی" ، مهمترین ، خطیرترین وسرنوشت سازترین "کار" یک خردسال یا یک کودک است . پس بدانید که بی ارزش تلقی کردن آن ، ارمغانی جز حسرت و "آه" در پی نخواهد داشت .

 

 

 دانشمندان و متخصصان دریافته اند که چگونه تجربیات پس از تولد ، " اتصالات " واقعی مغز انسان را تعیین می کند .


 

 

کودک

* در طول روز مدام با او حرف بزنید . نگذارید به حکم ناتوانی کودک در حرف زدن ، خانه در سکوت مطلق قرار گیرد . وقتی مشغول کارهای خانه هستید ، صندلی یا رخت خواب او را جائی قرار دهید که بتواند شما را ببیند . مدام برایش قصه بگوئید و قربان صدقه اش بروید . حتی وقتی دارید برنج دم می کنید یا ظرف ها را می شوئید به او بگوئید : " خوب حالا برنج را خیس می کنیم ، حالا می گذاریم آب جوش بیاید ، ..." یا " خوب پسر قشنگم !حالا نوبت شستن قابلمه هاست " . تعداد کلمه هایی که نوزادان هرروز می شنوند ، هوش ، مهارت های اجتماعی و موفقیت های تحصیلی آنها را در آینده تحت تاثیر قرار می دهد . کودکانی که با کلمات احاطه می شوند ، تقریبا تا سن سه سالگی در صحبت کردن روان می شوند و برعکس کودکانی که از تجربه های زبانی محروم هستند ، ممکن است برای تسلط در حرف زدن دچار مشکل شوند .

 

*  به "غان و غون " های کودک توجه کنید و آنها را تکرار کنید. این کار به کودکتان نشان می دهد که دارید به او گوش می دهید و از صداهایی که درمی آورد ، لذت می برید .  با نشان دادن توجه و علاقه ی خود به آنچه کودکتان می گوید ، مهارت های زبانی و اعتماد به نفس او را تکامل می بخشید .حتی می توانید صدای کودک را ضبط و سپس برایش پخش کنید . مطمئن باشید کودکتان هیجان زده می شود و به صدای ضبط شده واکنش نشان می دهد .

 

* در این دوران است که کودک دستان خود را کشف می کند . آنها را نگاه می کند و سعی می کند به وسیله ی آن ، آشیاء را به چنگ آورد . دست های کودک را بگیرید و به هم بزنید . آواز :" دست دستی باباش میاد ، صدای کفش پاش میاد " را برایش بخوانید .

 

* کف دستان کودک را بگیرید ، با انگشت اشاره روی آن  خط های دورانی بکشید و "لی لی  لی لی حوضک ، جوجو اومد آب بخوره ، افتاد تو حوضک " بخوانید . انگشتانش را باز و بسته کنید و " من ِمن ِکله گنده " بازی کنید . ترکیب لمس کردن و صدا ، در این بازی بسیار محرک است و برای کودک خوشایند می باشد .این گفتار نمایشی ، احساسات را در نوزادان بروز می دهد . این کار به نوبه ی خود مغز را فعال می سازد تا مواد شیمیائی را که به حافظه کمک می کند آزاد سازد .

 

* لگد انداختن ، مهارت جنبشی کودک را تحول می بخشد . چیزهای رنگارنگ به پای مچ پای کودک ببندید و لگد پرانی او را با سرخوشی تماشا کنید و برایش دست بزنید. یک جغجغه یا توپ جلوی پایش آویزان کنید . به او یاد دهید که چگونه می توان به آنها لگد زد . تکرار پیوسته ی مهارت های جنبشی ، مسیرهای عصبی را تقویت می کند .

از سه الی شش ماهگی کودک شما ممکن است بتواند یک شی را از یک دست به دست دیگرش بگذارد . این کار را اینگونه به او یاد دهید : وقتی جغجغه در یک دستش قرار دارد ، دست دیگرش را روی جغجغه بگذارید . او به صورت خودکار جغجغه را خواهد گرفت

* کودک را  بغل کنید و با شعرهای کودکانه ی تلویزیون حرکت دهید ، آرام بچرخید و بالا و پائین بروید . مثلا در شعر " توحوض خونه ی ما ، ماهی های رنگارنگ ، بالا و پائین می رن ، ... " وقتی به "بالا و پائین می رن " رسیدید ، آرام بنشینید و بلند شوید . یا در شعر " یه توپ داره قلقلیه ، سرخ و سفید و آبیه ، می زنم زمین هوا میره " وقتی به عبارت آخر رسیدید ، آرام بنشینید و بعد بایستید و او را محکم در هوا نگه دارید .

 

* نوزاد را سینه خیز بر روی یک ملحفه ی بزرک وسط اتاق قرار دهید و یک اسباب بازی که به وسیله ی باتری چراغ هایش روشن می شود ومی چرخد را کمی دورتر در مقابل او قرار دهید . نوزاد در تلاش برای به دست آوردن اسباب بازی به جلو می خزد . او را تشویق کنید و هروقت کمی حرکت کرد، برایش دست بزنید و آفرین بگوئید . این نوع موفقیت ، اعتماد به نفس فراوانی را به وجود می آورد .

 

* از سه الی شش ماهگی کودک شما ممکن است بتواند یک شی را از یک دست به دست دیگرش بگذارد . این کار را اینگونه به او یاد دهید : وقتی جغجغه در یک دستش قرار دارد ، دست دیگرش را روی جغجغه بگذارید . او به صورت خودکار جغجغه را خواهد گرفت . سپس انگشتان دست قبلی را باز کنید . وقتی نوزادتان توانست این کار را انجام دهد دستش را ببوسید و تشویقش کنید .

 

*نوزادتان را تشویق به غلتیدن کنید . نوزادان با استفاده مداوم از عضلات  دست و پای خود ، به قدرت و انعطاف لازم جهت غلتیدن دست می یابند . کودک را به پشت روی یک ملحفه ی بزرگ وسط اتاق بگذارید و او را برای غلتیدن کمک کنید . با

کودک

کف دست کمرش را از زمین بلند کنید و او را وادار به چرخش کنید . می توانید یک عروسک پشمالو را کنار کودک کمی آن طرفتر بگذارید  تا او با غلت زدن آنرا به چنگ آورد .  این کار ماهیچه های کودک  را تقویت می کند . هیچ چیز هیجان انگیزتر از این نیست که سرتان را برگردانید و ببینید کودکی که به پشت رها کرده بودید ، حال بر روی شکم ، دست و پا می زند .

* کودکتان را در بغل بگذارید ، یک اسباب بازی مورد علاقه ی کودک را روی یک پایتان بگذارید، مطمئن شوید آنرا می بیند ،بعد آنرا روی پای دیگرتان بگذارید  . به او بگوئید :" موش کوچولو رفت ؟ رفت تو آسمون ( به بالا نگاه کنید) ، رفت روی زمین ( به زمین نگاه کنید) ، آهان ! موش کوچولو اینجاست پیداش کردم ( اسباب بازی را روی پای دیگرتان تکان دهید ) " . می توانید اسباب بازی را پشتتان پنهان کنید وبعد از اینکه ذهن کودک را به جستجوی او مشغول کردید ، آنرا بیرون بیاورید و بگوئید :" دالی موشه ! موش کوچولو اینجا بود ! " .  شما با حرکت دادن اسباب بازی در دیدرس کودکتان ، و قایم کردن آن ،  کنجکاوی او را تحریک خواهید کرد . این عمل ، در بهبود یادگیری کودک حائز اهمیت است .

 

* کودک را در مقابل آینه ، روی میز آرایش اتاق خواب بنشانید و خودتان پشت او بایستید و او را محکم بگیرید . کودک را تشویق کنید تا خودش و شما را در آینه ببیند .  چشمک بزنید ، بعد دستتان را روی چشمتان بگذارید و بگوئید :"چشم ، این چشم من است " . بعد لب هایتان را کج و معوج کنید و بگوئید :"لب ، این لب منه " . بعد از معرفی خود به سراغ او بروید . به بینی اش دست بزنید و بگوئید : "بینی!" . تمام اعضای صورت و دست و پایش را همراه با شعر و آواز به او نشان دهید . حالا از او بخواهید که با گفتن "بینی" ، دستش را روی بینی اش بگذارد . عمل " دیدن " و " خوب دیدن "  کودک را دقیق و موشکاف بارمی آورد . تحریک کودکان به "دیدن" برای رشد ذهنی کودکان حائز اهمیت است . کودکان از دیدن خود در آینه لذت می برند . می توانید یک آینه ی کوچک جیبی  در دستانش قرار داد ، تا با سعی و کوشش بتواند خودش را پیدا کند .

 

*او را در معرض همه جور صدایی قرار دهید : مچاله کردن کاغذ یا زرورق ، ریختن نخود و لوبیا در قوطی های آشپزخانه ، سوت و سرفه ، ... . کاغذ چیبس و پفک را بشوئید و به دستش بدهید . رنگ شاد و صدای جرق جرق کاغذ برای کودک لذت بخش است .

 

* عروسک هایی که دست داخل آنها می رود و می توان دست هایشان را با انگشتان حرکت داد ، بسیار مورد علاقه ی کودکان هستند . او را روی صندلی مخصوص کودک بنشانید و خودتان به پشت مبل بروید . عروسک را دست کنید و هربار از یک طرف مبل بیرون بیاورید و سلام کنید . سعی کنید نگاه کودک را با خود همراه سازید . یک سیرمشخص را چندین بار تکرار کنید . مثلا : اول از سمت چپ ، بعد از بالا ، بعد هم از سمت راست . بگذارید کودک ، رفتار شما را پیش بینی کند و قبل از اینکه عروسک را  به سمت بالا بیاورید ، او نگاهش را به بالای مبل منتظر نگه دارد . عروسک را به کودک دهید و ببینید آیا او از شما تقلید خواهد کرد یا نه !

کودکان عاشق بازی " دالی موشه " هستند . این بازی به کودکان می آموزد که اشیای ناپدید شده دوباره برخواهند گشت . یک پارچه ی تمیز روی سر و صورت خود بکشید و از کودک بخواهید آنرا بکشد . تا توانست  پارچه را بردارد و صورت شما را ببیند ، به او بگوئید "دالی" یا بهتر است بگوئید : " سلام " . بعد پارچه را روی صورت کودک بگذارید ،تا او خود پارچه را بکشد

*کودکان عاشق بازی " دالی موشه " هستند . این بازی به کودکان می آموزد که اشیای ناپدید شده دوباره برخواهند گشت . یک پارچه ی تمیز روی سر و صورت خود بکشید و از کودک بخواهید آنرا بکشد . تا توانست  پارچه را بردارد و صورت شما را ببیند ، به او بگوئید "دالی" یا بهتر است بگوئید : " سلام " . بعد پارچه را روی صورت کودک بگذارید ،تا او خود پارچه را بکشد . به محض موفق شدنش با صدای شاد و هیجانی بگوئید : "سلام" . این بازی منجر به قهقهه ی کودک می شود .



نویسنده » محمدحسین مقدسی » ساعت 11:36 عصر روز جمعه 90 اردیبهشت 16

آموزش مهارت اقتصادی به فرزندان 

ضرورت آموزش مهارت های اقتصادی توسط مادر به فرزندان

 

 


 

 

 

از آنجا که زنان سهم عمده ای در خانواده دارند در جهت همراهی همه اعضای خانواده و مدیریت اقتصادی شان نیز تاثیر بسزایی دارند بنابراین ضروری در سال «جهاد اقتصادی» در آموزش مهارت های اقتصادی به فرزندان کوشاتر باشند.

 


 

 

پول

بخش مهمی از مسائل اقتصادی خانواده آموزش و تربیت رفتار صحیح اقتصادی به فرزندان است. آموزش اقتصاد به فرزندان به دو گونه مستقیم و غیرمستقیم صورت می گیرد.

بخش غیرمستقیم که مهمتر هم هست، روش و نوع عملکرد والدین است که خواه و ناخواه حتماً به فرزندان منتقل می شود. مادران مدیر، قانع و صرفه جو، فرزندانی به همین گونه تربیت می کنند و مادران اسرافکار، تجمل پیشه و مصرف گرا نیز فرزندانی تنوع طلب و مصرف زده به جامعه تحویل می دهند.

 

 

بنابراین اولین گام در آموزش مهارت های اقتصادی به فرزندان تصحیح عملکرد والدین است.در شیوه دوم، والدین یا مربیان به گونه ای مستقیم عمل می کنند.مثلاً درباره مسائل اقتصادی با فرزندان گفتگو می نمایند یا در هنگام خرید تذکرات لازم و آموزشهای ضروری را به آنها می دهند یا در خانه در مورد مصرف آب، برق، مواد غذایی، نگهداری وسایل و...امر و نهی می کنند.

 

مادران مدیر، قانع و صرفه جو، فرزندانی به همین گونه تربیت می کنند و مادران اسرافکار، تجمل پیشه و مصرف گرا نیز فرزندانی تنوع طلب و مصرف زده به جامعه تحویل می دهند.

 

 

اولین چیزی که در اقتصاد خانواده مورد توجه و بحث است نحوه مصرف از جزئی ترین اقلام مصرفی در داخل منزل گرفته مثل آب، برق، انرژی، فرآورده های سوختی، وسایل الکتریکی و ... تا تمام کالاهای مصرف خوراکی، آشامیدنی و ملزومات مورد نیاز است.

پول

در واقع در حوزه خانواده زنان قادرند برای استفاده بهینه از امکانات موجود و بویژه مصرف درست انرژی با مدیریت صحیح خود وضعیت مصرف را تعدیل و سامان بخشند.

 

همچنین زنان قادرند برای استفاده بهینه از امکانات موجود و بویژه مصرف درست انرژی با مدیریت صحیح خود وضعیت مصرف را تعدیل و سامان بخشند و در نتیجه در ایجاد تحولات اساسی و حتی در کارکردهای اقتصادی در کل کشور نقش آفرینی کنند.

 

گفتنی است تداوم آموزش در خانواده ها و جدیت نهادهای متولی در حوزه اجتماعی در راستای تحقق اهداف قانون هدفمندکردن یارانه ها موثر خواهد بود و علاوه بر نقش خانواده نمی توان از اثر گذاری صدا و سیما، رسانه ها و مطبوعات در انتقال واقعیت ها و آموزش چگونگی رفتار اقتصادی به خانواده ها غافل بود.



نویسنده » محمدحسین مقدسی » ساعت 11:36 عصر روز جمعه 90 اردیبهشت 16

 ریاضیات و موسیقی هر یک بنوبه خود از ابتدای خلقت در مسیر تکامل تمدن بشری نقش موثری داشته اند. ریاضیات بطور مستقیم با پیشرفت گونه های مختلف علوم تجربی، نظری، مهندسی و ... در ارتباط بوده و موسیقی علاوه بر تاثیر مستقیم بر سایر هنرها، همه روزه درحال تعامل با انسان در تمام نقاط جهان است بگونه ای که امروزه از آن حتی بعنوان یک ابزار برای جهت دادن به پدیده های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی استفاده می شود.

  ادامه مطلب...


نویسنده » محمدحسین مقدسی » ساعت 11:10 صبح روز جمعه 90 اردیبهشت 9

در یونان باستان موسیقی و ریاضیات (حساب و هندسه) در کنار نجوم تشکیل علوم چهارگانه را می دادند، درواقع یونانیان قدیم به این چهار شاخه از علوم به دیده ریاضیات نگاه می کردند. در آن دوران از تمدن بشری موسیقی بعنوان علمی مطرح بود که توسط آن روابط و نسبت های ریاضی به عمل تجربه می شد و به موسیقی در مدارس به اندازه حساب، هندسه و نجوم بها داده شده، دانش آموزان مجبور بودند در موسیقی نیز به انداز سه علم دیگر کسب معلومات کنند.

Science in Greece

ادامه مطلب...


نویسنده » محمدحسین مقدسی » ساعت 11:8 صبح روز جمعه 90 اردیبهشت 9